به وب سایت رسمی دکتر فائزه خانلرزاده خوش آمدید
برای ارائه ی به روزترین خدمات روانشناسی
در خدمت شما هستیم
هر انسانی احتمالا گاهی در زندگی بدجنس میشود. چه چیزی در درون ما اتفاق میافتد که باعث بدجنسی میشود؟
هنگامی که در یک رابطه یا مواجهه با یک رویداد احساس نفرت در وجودمان زنده شود، مستعد بدجنسی هستیم. ما به طور ناخودآگاه پیش از این که از دیگری متنفر شویم، از خود متنفر بودیم. ولی این تجربه آنفدر ناخوشایند و آزاردهنده است که مکانیسم های دفاعی در کسری از ثانیه نفرت از خود را متوجه دیگری میکنند. چرا که متنفر بودن از دیگران برای ما قابل تحمل تر است.
نفرت از خود زمانی اتفاق میافتد که “من” احساس خوبی نسبت به خود نداشته باشد. یعنی اینطور به نظر برسد که تحقیر شده، چیزی را از دست داده، دوست داشته نشده، نادیده گرفته شده یا آنچه را که به آن نیاز دارد به دست نیاورده است.
چرا که نیازها به طور ناخودآگاه برای ما تصمیم میگیرند و قدرتشان بسیار از عقل و منطق بیشتر است. در وجود هر شخصی یک کودک محتاج هست که در هر لحظه محبت و توجه میخواهد و نمیخواهد دیگران چیزهایی را که او دوستشان دارد، تصاحب کنند.
در صورتی بدجنسی میتواند به ویژگی ثابت و همیشگی تبدیل شود که شخص در بیشتر رابطه ها و لحظه های زندگی احساس بد بودن، طرد شدن و خواستنی نبودن داشته باشد. کسی که از خودش بدش میآید، به سرعت این احساس بد بودن را به دیگری (دیگران) برمی گرداند.
شخصی که به ما (خواسته با ناخواسته) احساس بد بودن داده یا چیز با ارزشی را (خواسته با ناخواسته) از ما گرفته است، مستحق هر برخورد یا عذابی است و انسان در این شرایط رحم چندانی ندارد، حتی اگر نتواند این بی رحمی را با واژه ها بیان کند یا آگاهانه به آن فکر کند.
بدجنسی و آزار دادن دیگران به انسان کمک میکند از اندوه غیرقابل تحمل عبور کرده، آن را به خشم و رفتار انتقام تبدیل کند.
خشمگین شدن از دید فرگشتی برای انسان خردمند آسان تر از غمگین بودن است. همه ی این مکانیسم ها به این دلیل اتفاق میافتد که احساس ناامنی و اضطراب کمتر شده، بخش های مختلف وجود به تعادل برسد.