به وب سایت رسمی دکتر فائزه خانلرزاده خوش آمدید
برای ارائه ی به روزترین خدمات روانشناسی
در خدمت شما هستیم
روانشناسی علم مطالعه ی اثر محیط بر انسان است. روان خیلی اوقات هم معنا با روح به کار میرود، ولی روان ارتباطی با روح ندارد و میشود گفت مترادف با شناخت به کار میرود. یعنی بخش نرم افزاری مغز، همان چیزی که معمولا به آن ذهن میگوییم.
روانشناسی چیست و قرار است چه کمکی به ما بکند؟
سوال ساده است ولی جواب راحتی ندارد. برخلاف آنچه فکر میکنیم بیشتر مردم تصور درستی از روانشناسی ندارند. گروه بزرگی از مردم در دو سر یک طیف قرار میگیرند. پیوستاری که در یک سوی آن افراد اصلا روانشناسی را قبول ندراند و آن را فاقد کارایی لازم برای حل مشکلات انسان میدانند.
در سوی دیکر طیف افرادی هستند که فکر میکنند روانشناسی علمی است که هر چیزی را در درون انسان حدس میزند و روانشناس شخصی است که میتواند با یک نگاه همه ی ناگفته ها را فهمیده، یک "راهکار " برای هر مشکلی که مطرح شود، ارائه میکند.
نیاز دیدم در این باره کمی توضیح دهم، هر چند گروه زیادی از مردم که در وسط طیف قرار میگیزند، انتظارات منطقی و اطلاعات درستی درباره ی این رشته دارند، ولی به هر حال به نظر میرسد ارائه ی یک توضیح کلی از روانشناسی و قدرت آن لازم است.
روانشناسی چهره خوانی نیست.
نمیدانم چهره خوانی در کدام یک از رشته های آکادمیک تدریس میشود، ولی جز واحدهای درسی روانشناسی نیست. روانشناس هم مانند هر فرد دیگری که با مردم سروکار دارد، میتواند به مرور زمان با دیدن چهره ی افراد اطلاعات کلی در مورد آنها دریافت کند و در این زمینه هیچ تفاوتی بین روانشناس و دیکر افراد وجود ندارد. مثلا یک فروشنده با دیدن مشتری میتواند تشخیص دهد که او قصد خردید دارد یا خیر، این تنها بر اساس تجربه اتفاق میافتد و چیزی نیست که به صورت آکادمیک بشود آن را به عنوان یک مهارت و تخصص فرا گرفت.
اجازه دهید روانشناس تشخیص دهد مشکل کار کجاست
یکی از چیزهایی که روانشناس در دانشگاه یاد میگیرد این است که معمولا مشکلی که در ابتدای جلسه مطرح میشود، مشکل اصلی نیست و روانشناس کاربلد جز در موارد خاص خود را درگیر اولین مساله ی طرح شده نمیکند.
این که من زود عصبانی میشوم، بی انگیزه هستم یا حوصله ی دیگران را ندارم شکایت هایی هستند که بیشتر افراد براحتی میتوانند در جلسات نخست در مورد آنها صحبت کنند، چون مقاومتی راجع به این نوع مسائل ندارند، ولی فرض روانشناس همیشه این است که این مشکل اصلی نیست و احتمالا مسئله ای عمیق تر، هیجانی تر و آسیب زننده تر مراجع را به اتاق درمان کشانده است. بنابراین عجله برای ارائه ی یک راهکار رفتاری برای عصبانیت و بی حوصلگی در جلسات نخست یک اقدام غیرحرفه ایست.
روانشناسی برای هر مشکل یک راهکار مشخص از پیش تعیین شده ندارد.
زمانی که مشکل تشخیص داده شد، باز هم راهکار آماده ای معمولا وجود ندارد. عصبانیت شما با عصبانیت مراجع قبل و بعد شما متفاوت است، چون شما انسان های متفاوتی هستید، زندگی و تاریخ متفاوتی داشتید و اکنون با احساسات و نیازهای متفاوتی در جلسه حضور دارید. اگر این تصور را دارید که مشکلتان تنها با چند تمرین رفتاری ساده مانند نفس عمیق کشیدن باید سریع حل شود، میتوانید این روش ها را از طریق سرچ در فضای مجازی پیدا کنید.
ولی در اتاق درمان شما یک انسان خاص هستید که شبیه هیچ کس دیگری نیستید و روانشناس میخواهد برای حل مشکل شما راه حلی ویژه ی شخص شما ارائه دهد و این نیاز به گذر زمان و آشنایی بیشتر او با شما دارد.
این چیزی است که روانشناسی به روانشناس میآموزد. این که انسان ها را با توجه به دانسته های پیشین خود تحلیل نکند و به هر شخص نگاه تازه ای داشته باشند.
برای این که روانشناس بتواند به شما کمک کند باید در مورد خودتان حرف بزنید.
روانشناس نمیتواند زوایای تاریک و مرموز وجود شما را حدس بزند. شاید برخی از افراد به صورت ذاتی یا در اثر تجربه در این کار قدری مهارت داشته باشند، ولی این یک انتظار معقول نیست. شما باید در مورد خودتان صحبت کنید تا روانشناس قوانین ذهن شما را یکی یکی کشف کند و در فرصت مناسب، هر گاه که مقاومت شما کمتر شد و آمادگی پیدا کردید، در مورد آنها با شما صحبت کند.
کار روانشناس پذیرش و تفسیر است و این بدون کمک شما امکان پذیر نیست.
مسئولیت تغییر در نهایت بر عهده ی شماست و هیچ چیزی به نام معجزه و راهکار فوری وجود ندارد. تغییر تنها در صورتی اتفاق میافتد که شما هم برای ایجاد آن تلاش کنید.
روانشناس همیشه مهربان نیست!
نه در کار و نه در زندگی شخصی هیچ انسان سالمی همیشه مهربان نیست. مهربانی و بداخلاقی جز ویژگی های ثابت و همیشگی افراد نبوده، وابسته به موقعیت هستند. هر انسانی در شرایط سخت عصبانی میشود و شهامت خشمگین شدن و ابراز ان یکی از نشانه های سلامت روان است.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |