به وب سایت رسمی دکتر فائزه خانلرزاده خوش آمدید
برای ارائه ی به روزترین خدمات روانشناسی
در خدمت شما هستیم
مکانیزم عشق در مغز: اولین مرحله عاشقی جذب شدن است. فرد کشش روحی شدید به معشوق احساس میکند. این کشش ناخواسته است. این شیفتگی باعث میشود آدرنالین به مقدار فراوان ترشح شود. مولکول عشق سرعت انتقال اطلاعات سلولها را بیشتر میکند. فنیل اتیل آمین PEA همان مولکول عشق است.
همراه مولکول عشق، دوپامین هم ترشح میشود. دوپامین احساس برافروختگی و لذت گرمای دوست داشتن ایجاد میکند. نوراپی نفرین ترشح آدرناین را تحریک میکند.
من تماشای تو میکردم و غافل بودم کز تماشای تو خلقی به تماشای منند
عاشق که به معشوق میاندیشد دوپامین در مغز ترشح میشود. دوپامین مولکول لذت است. نصف العیش که نه! همه عیش تنها با خیال معشوق تجربه میشود. انگار واقعا کنار یار نشسته در کافه قهوه مینوشد. با بالا رفتن دوپامین و مولکولهای محرک دیگر، سروتونین کم میشود. سروتونین همان مولکول زردرنگ افسردگی و وسواس. اصلا سروتونین دلیل همه رنجهای عالم! وقتی در سیناپس کم شود، عشق با غم در هم میآمیزد.
اینجاست که حضرت حافظ میفرماید:
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم
اصلا همینجا رنج عشق شیرین میشود. ولی کسی نمیدانست رنج خواستنی نبود. بلکه تداعی association این رنج و آن همه لذت خواستنی بود. با هم بودنشان باعث شد بشر قرنها این حس بد را دوست داشته باشد.
سروتونین در زعفران و موز به مقدار زیاد وجود دارد. رنگ زرد و شادی آوری آنها برای همین است. وقتی سروتونین پائین است فرد مضطرب میشود. همان ترس از دست دادن. این شاید تعریف همان عشقی باشد که در ادبیات آمده.
عشقی که تنها با نرسیدن تجربه میشود. با به هم رسیدن و پرداخت قبض و اجاره خانه کم کم رنگ میبازد. دیگر ترس از دست دادن وجود ندارد. سروتونین به مقدار طبیعی در سیناپسها ترشح میشود. رنجی نیست … و تصور میکنیم که دیگر همسر را دوست نداریم.